خواجه کردن (بُ لَ کَ دَ) خصی کردن. اخته کردن. بریدن آلت رجولیت کسی. (ناظم الاطباء) (یادداشت بخط مؤلف) ادامه... خصی کردن. اخته کردن. بریدن آلت رجولیت کسی. (ناظم الاطباء) (یادداشت بخط مؤلف) لغت نامه دهخدا
خواجه کردن درآوردن خایه کسی اخته کردن خصی کردن ادامه... درآوردن خایه کسی اخته کردن خصی کردن تصویر خواجه کردن فرهنگ لغت هوشیار
خواجه کردن خصی کردن، اخته کردن، عقیم کردن ادامه... خصی کردن، اخته کردن، عقیم کردن فرهنگ واژه مترادف متضاد